ارثیه مادر به دختر

دخترم، ارثیه‌ی غربتِ مادر مال تو
پر کشیدن مال من، این دو سه تا پر مال تو

داغ من مال علی، داغ علی هم مال من
حسنین و غم این دو تا برادر مال تو

خطبه خونی، توی مسجد مدینه مال من
خطبه خوندن، توی کوفه مثل حیدر مال تو

خنده ی همسایه ها، تو راه کوچه مال من
صدای هلهله و خنده ی لشگر مال تو

این سه تا کفن، واسه من و علی و مجتبا
زینبم، پیرهن حسین بی سر مال تو

قصه ی میخ در و کشتن محسن مال من
غصه ی سه شعبه و حنجر اصغر مال تو

بوسه های بی رمق؛ این دم آخر مال من
بوسه های لب گودال برادر مال تو

زخم بستر مال من، اشکای حیدر مال من
یک هزار و چندتا زخمِ تنِ بی سر مال تو

قتل و غارت مال تو، رخت اسارت مال تو
دیدن بزم شراب و می و ساغر مال تو

شاعر: امیر عظیمی

✍حسین‌دارابی 👈 عضوشوید
@hosein_darabi
دیدگاه ها (۰)

سالها برخی شبهه میکردند که غذای مسیحی ها چنین و چنان است، مس...

فرخ نژاد بیشرف یه کم تاریخ بخون

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

ولی سیاهپوش شدنِ حرم شما یه غم دیگه ای داره:)🍎 بالاخره همسر ...

حتج خسرو زرین بخش

«فقهِ محبت؛ رابطه عاشقانه فاطمه و امیرالمؤمنین»🌿 بسمِ اللهِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط